عقیق و فیروز

اقتباس دیرینه و بسیار پیش بینی شده نتفلیکس از رمان های Witcher Andrzej Sapkowski ممکن است توسط یکی از شناخته شده ترین مردان پیشرو هالیوود ، هنری کاویل رهبری شود. اما لورن اشمیت هیستریچ نشان دهنده ستاره های ابتدایی حرفه ای و ستاره های کوچکتر مانند بازیگر سیری فریا آلن و آنیا چالوترا Yennefer برای کمک به پر کردن بقیه گروه جادویی او جمع آوری کرد.

در میان آنها MyAnna Buring است که سنگسار را بازی می کند و Tissaia de Vries را کنترل می کند ، یکی از تعداد انگشت شماری از جادوگران با کرسی در میان شورای بزرگان قدرتمند. او کسی بود که "ینفر" از ونبرگ را پیدا کرد و برای بهتر یا بدتر ، این زن جوان مظنون را به آموزش دردناک لازم برای تبدیل شدن به یک جادوگر قرار داد. در حالی که او و ینر غالباً اختلاف دارند ، در پایان - هشدار اسپویلر - تیسایا باورینگ قربانی بزرگی را برای کمک به نجات پادشاهی شمالی ، جرالت و ینفر از دستگیری ارتش نیلفگاردی در نبرد سوددن هیل انجام می دهد.

Tissaia با اولین نقش اصلی بازیگر زن سوئدی و آمریکایی مستقر در ایالات متحده ، و حتی اولین حضور او در یک حق رای دادن محبوب ، بسیار فاصله دارد. فعالیت فارغ التحصیلان آکادمی موسیقی و هنرهای دراماتیک لندن از اواسط دهه 2000 آغاز شد و نه تنها ژانرها ، بلکه مدیوم هایی از جمله تلویزیون ، فیلم ، تئاتر و بازی های ویدئویی را نیز در بر گرفته است. جای تعجب نیست که هنگام تماشای Witcher ، ممکن است شما او را آشنا پیدا کرده باشید ، حتی اگر دقیقاً به خاطر نمی آورید که وی را از کجا می شناسید. برای کمک به انگشت گذاشتن بر روی آن ، در اینجا چند مکان شما ممکن است دیده اید (یا شنیده اید) MyAnna Buring.

اولین فیلم بلند MyAnna Buring ، فیلم The Descent در سال 2006 بود

صحنه از The Descent

Buring با ژانر ترسناک غریبه نیست ، با بازی در نقش هایی مانند Grindhouse ، Devil's Playground و بازسازی The Omen در سال 2006. اما قبل از اینكه او هیچ كدام از عناوین القا كننده ترور را به خود اختصاص ندهد ، اولین فیلم صفحه بزرگ خود را در فیلم "نزول" نویسنده-كارگردان نیل مارشال ایجاد كرد. فیلم برتر در ایالات متحده در جشنواره فیلم ساندنس ، فیلم 2005 ترسناک انگلیس در حدود 6 زن از جمله شخصیت بورینگ سام ، که تصمیم به تعطیلات در یک کابین در کوههای Appalachian دارند ، مراکز می گیرد. برنامه این گروه برای رفتن به یک ماجراجویی طاقت فرسا از طریق سیستم غار کارولینای شمالی پس از فروپاشی یک گذرگاه باریک ، به دام می افتد و زنان را درون یک غار بدون نقشه به دام می اندازد. تلاش آنها برای یافتن راهی برای زندگی پس از مواجهه با مجموعه ای از موجودات کشنده انسانی کم رنگ که بر اساس صدا شکار می شوند ، برای زندگی آنها به مبارزه تبدیل می شود.

شخصیت بورینگ سام با شخصیت های پیشرو دوست است و احتیاط او به زنده ماندن او در بیشتر فیلم کمک می کند تا قبل از اینکه یکی از هیولا ها را به عنوان آخرین عمل از بین ببرد. این فیلم که یک موفقیت مهم و مالی بود ، به دلیل تمرکز نادر خود در زنان در ژانری مورد تحسین قرار گرفت که در آن زمان ، تقریبا هیچ وقت بازیگران همه زن را به نمایش نمی گذاشتند. این بازی به اندازه کافی خوب انجام شد که یک دنباله بدست آورد ، و اگرچه سرنوشت شخصیت بورینگ در اصل 2006 مهر و موم شده است ، اما او در سریال The Descent: Part 2 در سریال فلاش بک در سال 2009 ظاهر می شود. در حالی که نخستین نقش بزرگ صفحه نمایش بورینگ او را به تاریکی فروکش کرد ، این امر به عنوان ظهور مهم او در کانون توجه سرگرمی ها قرار می گرفت و باعث شد تا او قسمت های چشمگیرتری را به چالش بکشد و پر مخاطره تر کند.

MyAnna Buring دندان های خود را در نقش تانیا در فیلم Twilight Saga: Breaking Dawn فرو برد

MyAnna Buring as Tanya in Twilight: Dawn Dawn - سرگرمی اجلاس قسمت 2

بازیگر آینده Witcher در طول دوران سینمایی خود ، مشغول قطعات اصلی در فیلم های کم بودجه یا مستقل بود. یک استثناء عمده در این روند نقش حمایتی در یکی از بزرگترین حق امتیازهای فیلم در تاریخ فیلم: The Twilight Saga. پیش از این ، حرفه MyAnna Buring به طور مرتب دیده بود که او با شیاطین و هیولا مبارزه کند. اما حضور او در هر دو قسمت Breaking Dawn Part 1 و Part 2 به عنوان خون آشام کانادایی Tanya Denali تغییر قابل توجه و استقبال از سرعت را ارائه داد. بورینگ به طرز قانع کننده ای رهبر نجیب زادگاه دنالی ، یکی از طولانی ترین شخصیت های جانبی در رمان های استفانی مایرز را به نمایش می گذارد.

برخلاف کتابها ، تصویرگری بورینگ از تانیا ، یک خون آشام عمیقاً عاطفی و دلسوز با چشم برای ادوارد کالن (رابرت پتینسون بتمن) ، فقط به فیلم های Breaking Dawn محدود شده است. با این وجود ، ظاهر او به عنوان عضو موی بور ، طلایی "گیاهخواری" از ارواح همچنان موفق به هیجان و خوشحال کردن بیشتر طرفداران که هنگام خواندن گرگ و میش و دنباله های آن بودند با شخصیت آشنا شدند. به عنوان شخصیتی که مستقیماً از رشد فرزندان بیکران تحت تأثیر قرار می گیرد و سریع حساب شده توسط خانواده خون آشام داستان ، Volturi ، Buring's Tanya و خواهرانش تحت تأثیر قرار گرفتند ، تأثیرات عاطفی لازم برای شکست نهایی Dawn Dawn فراهم آورد. در حالی که تانیا نقش اساسی را در تغییر دنیای کالین ها و دیگر خون آشام ها تحت حاکمیت ولتوری ایفا می کرد ، این بازیگر در اعتراض به تلویزیون Red Carpet TV اعتراف کرد که این قسمت نیز دنیای خودش را از نظر کارهایی که از آن زمان انجام داد تغییر داد.

او از خون آشام ها به خدمتکاران در داونتون رفتابی

MyAnna Buring به عنوان Edna Braithwaite در داونتون ابی

در گذشته ، بسیاری از بازیگران یا در تلویزیون یا فیلم شغلی پیدا کرده اند ، اما کراس اوور کمی دارند مگر اینکه بخواهند جهشی دشوار (هرچند پرسود) را بین صفحه نمایش کوچک و بزرگ ایجاد کنند. با این وجود ، در عصر کنونی تولید فیلم و تلویزیون ، کابل و جریان پریمیوم به طور چشمگیری تغییر کرده اند که چگونه تقاطع خلاق اتفاق می افتد. بورینگ مدت ها قبل از روند مرسوم ، این کار را انجام می داد ، با حضور در یک نمایش تلویزیونی محبوب بریتانیا مانند Doctor Who و مارپت آگاتا کریستی بین نقش ها در درام های وحشت یا جنایاتی مانند Kill List و Hyena. در حالی که او سالها از سرگرمی تلویزیونی قابل توجهی ساخته بود ، قوس پنج قسمت آن روی درام محبوب محبوب تلویزیونی ITV و PBS بریتانیا Downton Abbey واقعاً در راه اندازی حرفه خود به عنوان یک ستاره صفحه نمایش کوچک کمک کرد.

برای اولین بار که در ویژه ویژه کریسمس 2012 ظاهر شد ، بورینگ به طور خلاصه به فصل چهارم بازیگران داونتون ابی در نقش خدمتکار ادنا براتیوویت پیوست و بیشتر وقت خود را برای اجتناب از وظایف حرفه ای خود در جستجوی مدیر اخیر املاک بیوه داونتون ، تام برانسون ، می گذراند. ادنا یک عضو جاه طلب و رو به جلو از خدمه طبقه پایین ، ادنا در تلاش های خود برای جنجال بردن برانسون از پروتکل های اجتماعی و حرفه ای چشم پوشی می کند. بیورینگ رفتارهای شرم آور و گاه سوال برانگیز شخصیت خود را بازی می کند ، بدون آنکه در سطح بالایی قرار بگیرد ، این مسئله را تقویت می کند که ادنا یک زن جوان و سرسخت است ، هرچند که شاید برای خدمت به عنوان یک خدمتکار مناسب نیست. تصویربرداری بورینگ از زن جوانی که بین میل شخصی و طبقه بندی طبقه فاصله دارد ، یک ساعت کوتاه اما قانع کننده است. این همچنین به عنوان یک افزودنی خوب برای مجموعه متنوع نقش ها Buring است.

MyAnna Buring در واقع اولین بازی Witcher را در یکی از بازی های ویدیویی انجام داد

دوشس آنا هنریتا در فیلم Witcher 3: Wild Hunt - خون و شراب

هنگامی که لورن اشمیت هیسریش در بازیگران خود برای The Witcher مستقر شد ، از همان ابتدا مشخص شد که ستاره هنری کاویل طرفدار جهان بود ، به ویژه بازی های محبوب CD Projekt Red که بر اساس کتابهای نویسنده آندرژیا ساپکوفسکی ساخته شده است. اما او تنها بازیگر سریال نتفلیکس نبود که دنیای پر هیاهو و جادوی Witcher را قبل از این سریال که در دسامبر سال 2019 آغاز شد ، می دانست. در واقع ، MyAnna Buring قبلاً در ماجراهای Geralt of Rivia با بازی Witcher 3: Wild Hunt - خون و شراب.

در نسخه انگلیسی این بازی ، Buring شخصیت آنا هنریتا ، دوشس حاکم Toussaint را ابراز کرد. محبوب و تنها رهبر کوچک دوقلوی استقلال که به خاطر شراب خود مشهور است ، آنا با حدود پنج تلاش در این بازی و یک داستان داستانی همراه است که عاشقانه او را با کسی که قبلاً در سریال نتفلیکس معرفی شده است ، مرتبط می کند: جاسیر. در بازی ، همانطور که در کتاب ها وجود دارد ، آنا و برد یک رابطه کوتاه دارند در حالی که شوهرش ، دوک ریموند خشن ، دور است. با وجود اختیارات او ، مردم Toussaint او را دوست دارند ، و تفاوت این زوج به عنوان بخش مهمی از قوس شخصیت Wild Wild Hunt وی خدمت می کند.

دیدن صدای آواز شیرین و ملودیک او به عنوان دوشس با چرخش تاریک تر Tissaia de Vries نه تنها توانایی او در به تصویر کشیدن شخصیت های مختلف متفاوت را نشان می دهد - همچنین این موضوع را نشان می دهد که چگونه می تواند آنها را به طور کامل تجسم کند ، خواه برای اجرای زنده یا صدا باشد. کار

آکادمی Umbrella یکی از جالب ترین سریال های طنز در تمام دوران است. اولین قوس به تنهایی ویژگی های صحبت کردن میمون ها ، مسافران زمان ، ارواح ، بیگانگان و آهنگ ویژه ای با قدرت نابودی جهان است. این واقعیت که آن را در یک مجموعه تلویزیونی اقتباس کرده است در حال حاضر یک معجزه کوچک است - اینکه با بسیاری از عجیب ترین عناصر طنز کاملاً بدون تغییر توانست این کار را انجام دهد حتی تعجب آور است.

گفته می شود ، همه چیز در مورد سری نتفلیکس به سازندگان اصلی چشم انداز جرارد وای و گابریل با وفادار نیست. بسیاری از عناصر اصلی طراحی شخصیت های اصلی کاملاً مورد بازبینی قرار گرفته اند تا سوئیچ به اکشن زنده تبدیل شود. انگیزه های بیشتر این تغییرات قابل درک است ، اما چند مورد گیج کننده هستند.

به شما کمک می کنیم تا همه این موارد را مرتب کنید ، ما اینجا هستیم تا هر یک از شخصیت های اصلی آکادمی Umbrella را پایین بیاوریم و ظاهر آنها در برنامه تلویزیونی را با طرح های طنز اصلی آنها مقایسه کنیم. خواهید دید که برخی از آنها در پرش از صفحه به صفحه دیگر دچار تحولاتی چشمگیر شده اند و برخی نیز به همان اندازه باقی مانده اند.

با وجود آخرالزمان بالقوه هر روز ، دیگر زمان دیگری مانند زمان وجود ندارد ، بنابراین بیایید شروع کنیم. در اینجا چگونگی ظاهر بازیگران آکادمی Umbrella آورده شده است.

لوتر / Spaceboy

تام هاپر به عنوان لوتر در سریال "آکادمی چتر" / لوتر توسط گابریل باگ در طنز "آکادمی چتر"

همه ما می دانیم که لوتر ، همانطور که توسط تام هاپر ، به تصویر کشیده شده ، تخته سنگی مرد در سریال نتفلیکس است ، اما باور کنید یا نه ، هیاهوی مضحک او در واقع از تجسم کمیک اصلی او کم رنگ شده است.

در نمایش ، بدن گوشتی لوتر همیشه از گردن به پایین پوشیده شده است. وقتی بالاخره او را بدون پیراهن می بینیم ، دلیل فروتنی او روشن می شود. علاوه بر اینکه عضلانی غیرانسانی است ، لوتر در تکه های مو پوشانده شده است که ظاهری تا حدودی میمون را به او می بخشد. وی سرانجام فاش کرد که چگونه به این شکل نگاه می کند: پس از آنکه لوتر در حین جرم و جنایت مجروح شدیدی را متحمل شد ، پدرش برای نجات جان خود یک تزریق آزمایشی به او داد و جهش به بدن سازی غول پیکر نئاندرتال یک اثر جانبی تاسف آور بود.

لوتر کمیک ها ظاهری غیرانسانی تر از خود نشان می دهند که این نتیجه عملیاتی بسیار شدیدتر برای نجات بخش زندگی بود. در آن استمرار ، تمام سر لوتر با جراحی برداشته شد و بر روی بدن یک گوریل - یک گوریل مریخی ، اتفاقاً پیوند زد. این نسخه از لوتر برای پوشاندن ظاهر غیرمعمول او زحمت نمی کشد ، احتمالاً به این دلیل که انجام چنین کاری برای او بسیار غیرممکن است. همچنین ، یکی دیگر از مزایای داشتن یک گوریل واقعی ، به جای اینکه فقط به یک مورد شبیه باشد ، اینست که نسخه کمیک لوتر دارای پاهای برآمدگی است ، که - همانطور که تصور می کنید - در موقعیتهای مختلف "دستی" می شوند.

دیگو / کراکن

دیوید کاستاچدا به عنوان دیگو در سریال "آکادمی چتر" / دیگو توسط گابریل باگ در طنز "آکادمی چتر"

اگرچه هر دو نسخه از دیگو از نظر ظاهری کاملاً خونسرد هستند ، اما Netflix Diego و کمیک های Diego از بیرون به سه طریق اصلی متفاوت هستند.

اول ، ظاهر بدنی. Live-Action Diego توسط David Castañeda ، بازیگر لاتین با موهای تیره بازی می شود ، در حالی که کمیک های دیگو بلوند است و بسیار قفقازی به نظر می رسد. نمایش دیگو همچنین یک اسکار قابل توجه در کنار سر دارد که همتای طنز وی فاقد آن است.

دوم ، لباس او. طنز دیگو یکی از به یاد ماندنی ترین لباس های خانواده ، پیراهن آستین بلند با نوارهای افقی بنفش و سیاه و آرم برجسته دارد. در نمایش ، معمولاً به نظر می رسد که دیگو مشکی مشکی پوشیده است ، اما دشوار است که بگوییم با توجه به اینکه او چه مدت را در کمین در سایه ها سپری می کند ، چه بخشی از لباس او را تشکیل می دهد. در موارد نادری که دیگو خود را در جایی با نورپردازی مناسب پیدا می کند ، گاهی اوقات پیراهنی را می پوشد که نوارهای ظریفی بر روی آن قرار دارد ، اما مطمئناً به اندازه لباس های طنز او قابل مشاهده نیستند ، و او هرگز این آرم را ندارد.

سرانجام ، قدرتهای او. به نظر می رسد که دیگو نمایش ممکن است بعد از پرتاب آنها ، معمولاً چاقوها را با ذهن خود هدایت کند. علیرغم اینکه به چاقوها به طور مشابه علاقه دارد ، قدرت های طنز دیگو با این تأثیر ارتباطی ندارد. درعوض ، او این توانایی را دارد که نفس خود را به طور نامحدود نگه دارد. به همین دلیل این نسخه از شخصیت دارای نام کد "Kraken" است که به نظر نمی رسد وی را با همتای تلویزیون خود به اشتراک بگذارد.

آلیسون / شایعه

امی راور-لمپمن به عنوان آلیسون در سریال "آکادمی چتر" / آلیسون توسط گابریل با در طنز "آکادمی چتر"

در سریال Netflix ، آلیسون با بازی Emmy Raver-Lampman بازیگر خارق العاده ای بازی می کند - و به عنوان قسمت شش ویترین ، یک رقصنده ای که به عنوان عضو بازیگران در Wicked ، Hamilton و SpongeBob SquarePants موزیکال در برادویا قیام کرد. او همچنین یکی از چندین بازیگر است که کمک می کند تا بازیگران سفید طنز اصلی ، تنوع بسیار لازم را کسب کنند. آلیسون کمیک ها ، تقریباً مانند همه در آن داستان ، قفقازی هستند.

تغییر دیگر ظاهر شایعه موهای او است. برخلاف تلویزیون او درمیخک ، که موهای بلوند رنگ کرده است ، کتاب طنز آلیسون موهای بنفش دارد. به نظر می رسد این طبیعی است ، زیرا حتی در فلاش بک ها که او را به عنوان یک کودک نشان می دهند ، او هنوز هم ورزش های بنفش خود را انجام می دهد.

بزرگترین تفاوت باقی مانده بین این دو شایعه شخصیت آنهاست. در نمایش ، آلیسون راز تاریکی دارد. او از قدرت کنترل ذهن خود برای منافع شخصی به طور مداوم در سن جوانی استفاده می کرد ، تا ثروت و شهرت کسب کند و از همه تکان دهنده ترین ، شخصیت شخصیت دخترش را تغییر دهد. او به شدت از این امر پشیمان شد و بدین ترتیب با یک بیزاری عمیق نسبت به توانایی های خود ، به یک بزرگسال رشد مالیخولیایی تبدیل شد.

آلیسون از کمیک ها اعتماد به نفس بیشتری دارد و قبل از استفاده از قدرت هایش بسیار کمتر تردید می کند. او نسبت به تکرار اکشن زنده خود از پس پرده کمتر برخوردار است ، اما منطقی است که تصور کنیم این نسخه از آلیسون دارای تعداد کمتری است زیرا او هرگز از قدرت خود سوءاستفاده نکرد ، و متعاقباً به همان اندازه به پایین برخورد کرد.

اگر آکادمی Umbrella بیشتر از یک سریال تلویزیونی احساس یک فیلم طولانی را داشته باشد ، یک دلیل وجود دارد و هیچ ارتباطی با این واقعیت ندارد که این پروژه این مدت زمان زیادی را صرف توسعه به عنوان یک ویژگی در یونیورسال و همه چیز با پس زمینه استیو بلکمن صرف کرده است. . قبل از اینکه به عنوان showrunner برای سری Netflix معرفی شود ، بلکمن روی Altered Carbon کار کرد ، یک اصلی علمی تخیلی بزرگ روی سیستم عامل. همانند Altered Carbon ، آکادمی Umbrella بیشتر از سبک بصری خود را از فیلم وام گرفته است ، و آنها تنها دو سریال تلویزیونی هستند که با دوربین دیجیتال با فرمت بزرگ روی الکسا 65 شلیک می شوند.

بلکمن به لس آنجلس تایمز گفت که زیبایی بصری این نمایش به دلیل خود دوربین زیاد است. وی توضیح داد: "این یک دوربین فیلمبرداری است ، اما بسیار زیبا و سینمایی است ، بنابراین واقعاً به شما ظاهری تقریباً تحریک آمیز می دهد." "ما کاملا جعبه نامه نیستیم ، اما آن سبک را داریم."

سبک بصری آکادمی Umbrella تأثیرات غیر منتظره ای دارد

آکادمی چتر

از نظر شیوه ای ، آکادمی Umbrella ممکن است بلافاصله مقایسه هایی را با فیلم های X-Men ، Kick-Ass یا حتی راهنمای Hitchhiker برای کهکشان انجام دهد. با داشتن گروهی از ابرقهرمانان ناخوشایند در هسته اصلی آن ، می توان آن را با هر تعداد قطعه اکشن مبتنی بر طنز آسان کرد ، که شاید بتوان از کارهای قبلی استیو بلکمن در لژیون ردیابی کرد. آکادمی Umbrella میان داستان های علمی تخیلی ، بیش از حد خشونت و کلی تمسخرها خط عجیبی قدم می زند (نگاه کنید به: پدر بیگانه ، مادر ربات ، و باتری شامپانزه) ، اما کار می کند.

با توجه به الن پیج ، با این حال ، سبک بصری نمایش در واقع بیشتر تحت تأثیر معدود کارگردانانی بود که در قلمرو ابرقهرمانان تجربه صفر داشته اند. در مصاحبه ای با Vanity Fair ، پیج توضیح داد که آکادمی Umbrella بسیاری از نشانه های خود را از هارولد و کارگردان مود ، هال اشبی و همچنین وس اندرسون گرفته است. تأثیر آنها کاملاً واضح است ، خصوصاً از نظر روابط بین خواهران و برادران هارگریوز. اگرچه به وضوح ناکارآمد است ، یک محبت آشکار بین آنها وجود دارد ، هرچند که ممکن است این محبت گاهاً خشک شود.

قوس تلویزیون وانیا از نظر روانی ریشه دارد

الن پیج در آکادمی چتر

اگرچه آسیب های بزرگ شدن توسط یک پدر خوانده ، که تنها علاقه او به نظر می رسد سوءاستفاده از قدرت فوق العاده فرزندانش است ، به هر یک از بچه های Hargreeves صدمه می زند ، اما به ویژه برای وانیا آسیب رسان است (الن پیج در این نمایش). به دلیل روابط تنگاتنگ او با پدر و خواهر و برادرهایش این است كه سرانجام او را به سمت سوءاستفاده سوق می دهد و اوج ویولن سفید می شود و آخرالزمان را به حرکت در می آورد.

در حالی که قوس شخصیت در کمیک کمی واضح تر است ، اما در نمایش ، نزول آهسته وانیا به جنون نهایی به صورت دقیق انجام می شود. استیو بلکمن به هالیوود ریپورتر گفت که بخش بزرگی از این سریال برای او تمرکز بر روی تأثیرات روانی ضربه روحی در کودکی بود. قوس خاص وانیا به دلیل تمایل پیج برای تحقق "تحول بنیادین" به وجود آمده است. این همچنین به عنوان توضیحی برای ارتباط روی پرده وی با لئونارد (جان مگارو) ، که به نوعی تعریف کتاب درسی از یک سوءاستفاده عاطفی است. در حالی که بلکمن اعتراف می کند که با توجه به زمان بیشتر ، وانیا احتمالاً روابط پرچم های قرمز را دیده است ، او قبلاً چنان آسیب دیده بود که لئونارد قادر به دستکاری راحت تر او است.

باور کنید یا نه ، شخصیت های تلویزیون از طنز کم رنگ می شوند

آکادمی چتر

اقتباس روی صفحه نمایش Netflix از آکادمی Umbrella ، بیشتر شخصیت های کمیک را دست نخورده نگه داشته است ، اما این بدان معنا نیست که این شخصیت ها دقیقاً همانطور که ساخته شده اند ، از صفحه به صفحه دیگر پرش کرده اند. در حالی که مواردی مانند کمیسیون ، کارفرمای سابق شماره پنج و اصلی ترین شخصیت فصل اول سریال ، در کمیک های جرارد و راه و گابریل با وجود وجود دارد (البته تحت نام مستعار "Temps Aeternalis") ، رئیس سازمان در این نمایش حضور دارد. هندلر ، زنی بسیار انسانی با بازی کیت والش بود. در این طنز توسط یک ماهی در بدنه ربات به نام Carmichael اجرا می شود که به طرز شگفت آور مسخره ترین چیز از منبع منبع نیست.

بسیاری از موارد دیگر مانند این بین این دو ویژگی وجود دارد ، و در حالی که ممکن است جزئیات خاصی برای طرفداران طنز کار کند ، داشتن شخصیت هایی که تا کنون از واقعیت حذف شده اند احتمالاً بهترین تلاش برای انجام مخاطبان اصلی تلویزیون نیست. برای سرمایه گذاری در داستانی که اساساً آن درباره پویایی خانواده است. کامرون بریتون ، که قاتل کمیسیون ماسک پوشیدن حیوانات را به عهده دارد ، به دن جیک گفت که حتی او و مری جی جی بیلیگ چا-چا برای نمایش حاضر شده اند. وی گفت: "آنها خیلی جادار هستند." "آنها باید کمی بیشتر زمینی شوند."

مری جی. بیلیج می خواست مانع از خودش در آکادمی Umbrella شود

مری جی. بیلیج در آکادمی Umbrella

تا آنجا که تفاوت های بارز بین طنز آکادمی Umbrella و سریال Umbrella Academy Netflix وجود دارد ، یکی از قابل توجه ترین تغییرات (و همچنین بزرگترین پیشرفت ها)از نظر تنوع بازیگران است. نمایش برای خدمه سریال که استیو بلکمن برای هالیوود ریپورتر توضیح داد ، اهمیت داشت. بنابراین ، هنگامی که به بازیگران نمایش رسید ، تغییراتی ایجاد کردند و یکی از بزرگترین آنها با Cha-Cha بود ، که درمان معاوضه جنسیتی را برای این سریال بدست آورد و توسط مری جی بیلیگ بازی می شود.

اما گرفتن Blige کار ساده ای نخواهد بود ... یا حداقل ، این همان چیزی بود که بلکمن هنگامی که اولین بار نام او در جلسه بازیگران برده شد ، فرض کرد. به نظر می رسد ، آنچه که واقعاً مورد نیاز بود نوید کار شیرین کاری خودش بود. وی گفت: "آنها می روند ،" بله ، او می خواهد قاتل شود ". او به Vulture گفت و گفتگوهای خود را در مورد Blige بازگو کرد. "" او می خواهد مشت و پرتاب و شلیک کند. بنابراین من با مری تلفنی کردم و او مانند این است ، "اگر اجازه دهید من پانچ بزنم و شلیک کنید و مانع هایم را انجام دهم ، من وارد آن هستم." "از طرف خودش ، Blige از طرفداران بزرگ بازی قاتل بوده است. این نوازنده / بازیگر به لس آنجلس تایمز گفت که عاشق مباحث است. او گفت: "من همیشه می خواستم یاد بگیرم كه چگونه اسلحه شلیك كنم." "من می دانم چگونه اکنون انواع اسلحه ها را شلیک می کنم. و هنرهای رزمی را می دانم."

دلیلی وجود دارد که هیچ تلفن همراه را در این نمایشگاه مشاهده نمی کنید

آکادمی چتر

صرف نظر از اینکه آکادمی Umbrella Netflix در همان زمان JFK مانند همتای طنز خود خاموش خواهد شد یا خیر ، موارد خاصی وجود دارد که اشاره به این واقعیت دارد که حداقل در یک واقعیت نه کاملاً خاص ما. استیو بلکمن به فیلم گفت: فقدان فناوری این نمایش یکی از اصلی ترین نشانه های زمانبندی طنز JFK است ، حتی اگر نمایش کاملاً همان روایت را دنبال نکند. و در حالی که استفاده از میکرو فیش آلیسون یک تخم مرغ بسیار جالب عید پاک است ، یک پیشرفت بزرگ فناوری در سری وجود دارد که کاملاً از دست رفته است: تلفن های همراه.

در مصاحبه بازیگران با Screen Rant ، هر دو الن پیج و رابرت شهان ، كلائوس بازی می كنند ، از عدم وجود فناوری سلولی آكادمی چتر ابراز قدردانی كردند. شهان گفت: "[Y] شما می دانید ، از دنیایی که کاملاً تحت کنترل و وسواس تلفن های هوشمند است ، به شما احترام می گذارند." "این یک روش جدید است. انسانها به روشی که قبلاً انجام می دهند ، ارتباط برقرار نمی کنند."

جرارد وی کاملاً وارد موسیقی برنامه تلویزیونی نمی شود

آکادمی چتر

موسیقی متن فیلم برای آکادمی Umbrella ممکن است به اندازه شخصیت های سریال الکترونیک باشد. از سریال "من فکر می کنم اکنون ما تنها هستیم" در اپیزود یک و "سینرمن" نینا سیمون در قسمت سوم تا "خروج موسیقی (برای یک فیلم") از Radiohead در قسمت هفتم ، این نمایش هیچ کمبودی با موسیقی متنوع و جالب دارد. اما ، متنوع و جالب به نظر می رسد ، هنوز هم از نظر جرارد وایت کمی جریان اصلی دارد.

این سازنده طنز به NME گفت: اگرچه موسیقی نقش مهمی در چگونگی نزدیک شدن او به کلیت کتاب (به طور خاص Teenage Fanclub ، Pixies و Pumpkins Smashing) داشت ، اما وقتی به نمایش درآمد ، او حرفی برای گفتن نداشت. چه چیزی به موسیقی متن رفت این به استیو بلکمن واگذار شده بود ، که وای می گوید "ایده ای کاملاً واضح از موسیقی که می خواست از آن استفاده کند" داشته است. با این حال ، امید راه این است که آنها بتوانند از موفقیت این نمایش در فصل دوم خود استفاده کنند تا مخاطبان را با موسیقی معرفی کنند که او از آن به عنوان "چیزهای چپ تر مرکز" یاد می کند.

وو به این انتشارات گفت: "من همیشه ترانه ای از گروه یا سیم یا باند چهار را انتخاب می کردم و نوع کاری را که استیو انجام می داد ،" اگرچه فکر می کنم او در استفاده از آهنگهایی که قبلاً شنیده اید به طرز واقعا جالب باورنکردنی است. "

توسط پاتریک فیلیپس / فوریه. 27، 2020 4:00 EST

برای طرفداران سری جدید ضد ابرقهرمانان سری آکادمی نتفلیکس ، آکادمی Umbrella ، با اجرای 10 قسمت ابتدایی این نمایش ، تبدیل به یک سوار تمام عیار غلتکی از روایت ذهن و خمپاره‌ای با بودجه بزرگ شد که با کمک سنگین از فسادهای جسمی و جسمی عبور کرد. همچنین تصور تازه ای در مورد آنچه می تواند یک داستان ابرقهرمانانه باشد تصور کنید ، با این که تیم خلاق آکادمی Umbrella غالباً تصمیم می گرفتند روایت این نمایش را بر روی انسان متمرکز کند تا قهرمانانه.

این سریال - براساس مجموعه های رمان های گرافیکی برنده جایزه جرارد وای و گابریل با - که مطمئناً با مضامین اصلی مواد نزاع های خانوادگی ، درسهای سخت آمیز و بازخریدهای سخت تر هماهنگ است. البته ، این همچنین منجر به انحرافات روایت بیشتر سریال ها شد. برخی حتی ممکن است بگویند این نیروی محرکه برخی از گنگ ترین لحظات در طول فصل افتتاحیه آکادمی چتر بود. از آن لحظات ، کمتر کسی به اندازه گیج کننده یا همان عجیب و غریب بود وقتی که لوتر (ستاره اسبق بازی تاج و ترون هاپ تام هاپر) برای یک شب مست و قرص در شهر قطع شد.

قبل از اینکه خیلی به این داستان غم انگیز و ناخوشایند بپردازیم ، پیش خواهیم رفت و فرض می کنیم که برخی از شما ممکن است مشتاق ارائه چند لحظه متفاوت لوتر به عنوان گنگ ترین در فصل 1 آکادمی Umbrella باشید - زیرا نفرت لوتر دارد. تبدیل به یک چیز بسیار واقعی بیش از یک سال گذشته. از طرف طرفداران آکادمی Umbrella که مشتاقند با لالترهای بیشتری از لوتر کنار بیایند ، ما به سادگی پیشنهاد می کنیم که الف) با صمیمیت موافق باشیم که لوتر در فصل 1 کارهای خارق العاده ای بسیار کوتاه بینانه انجام داد ، اما این ب) جوش و شور و هیجان او بود. شب کباب کردن و رابطه جنسی گاه به گاه نوعی از خطاهای ارزشمند است که در مغز سوزانده می شود به طریقی که هرگز انتظار نداشته ایم.

شب لوتر در شهر لحظه ای ارزشمند برای فصل اول آکادمی چتر بود

تام هاپر به عنوان لوتر در آکادمی Umbrella Netflix

عرق ، پیراهن بدون پیراهن لوت تلاش برای بریدن و سست شدن در زمین رقص یکی از لحظه های آزار دهنده در اولین فصل جذاب آکادمی Umbrella است. لحظه به لحظه جذاب تر می شود زیرا تام هاپر به وضوح رقصیدن راحت نیست - بیشتر در اثر پیچ و تاب و دست و پا چلفتی او به تیفانی در اولین قسمت سریال ، و عملکرد بسیار سخت او در اپیزود 6 موسیقی بی نظیر بدست می آید. ما می خواهیم تصور کنیم که سفتی کاملاً بازتابی از ماهیت حیرت انگیز لوتر بالغ یا زخم عاطفی ناشی از تحول مانند میمون است ، اما واضح است که هاپر فقط برش یک فرش روی دوربین راحت نیست.

غافلگیر بودن بدیهی است ، آنچه شبانه لوتر را بسیار گنگ می کند این است که ، کاملاً از منظر روایی ، آن را به معنای برآمدگی عاطفی از بزرگ و پر سر و صدا مودار نشان می دهد. بعلاوه ، لوتر فقط پس از اینكه فهمید كه فرزند فرزندخوانده اش سالها به او دروغ گفته بود ، شركت می كند و اینكه اقامت چندین ساله او در ماه ، به جای یك مأموریت مهم ، تبعید بسیار محجبه بود. لوتر پس از این کشف آجیل اهمیت دارد و باید به عنوان تلاشی جسورانه برای رهایی از یک عمر دروغ ، دستکاری بی پروا و محدودیت اجباری طنین انداز شود.

در عوض ، تفاوت رقص لوتر برای عوام بازی می شود. به همین ترتیب ، آن لحظه نتواند طنین انداز شود و در واقع با هر ثانیه گذشت بیشتر شرم آور می شود. انحراف روایت بی معنی در نهایت هیچ چیز به داستان لوتر کمک نمی کند ، با این که شخصیت تقریباً بلافاصله به نفس متوسط ​​خود بازگشت. به بیان ساده تر ، آنچه باید به عنوان یک پیشرفت عاطفی ناچیز بازی می کرد ، به یک حواس پرتی بزرگ و گنگ تبدیل می شود که شاید بهتر از آن به طبقه اتاق برش منتقل شده باشد. امیدوارم که فصل 2 آکادمی Umbrella چنین مسخره هایی را کنار بگذارد.

توصیه شده

بعدی

حقیقت غیرقابل توصیف آکادمی چتر

آکادمی چتر

توسط جنیفر آربوس / نوامبر. 12، 2019 1:00 EST

اگر از Gerard Way ، خالق آکادمی Umbrella بپرسید که چه چیزی او را تحت تأثیر قرار دادن کمیک درباره خانواده فاقد شخصیت های ابرقهرمانان پذیرفته شده قرار داده است ، او بیش از همه به احتمال زیاد نقل قول های مارول X-Men یا Hellboy را تحت تأثیر قرار می دهد. از بسیاری جهات ، این تأثیر واضح است - افراد دارای قدرت فوق العاده مجبورند از روز به روز با واقعیت موجود روبرو شوند و از کسانی که دوستشان دارند رد کنند. از طرف سطح ، آکادمی Umbrella به نظر می رسد که می تواند در صفحات طنز Marvel جا بگیرد ، اما تفسیر Way از آسیب های کودکانه عمیق تر از هوشیارهای نقاب دار و افراد شرور به دنبال ویران کردن جهان است. به همراه گابریل باه ، هنرمند وای چیز واقعی را با هم جمع کرد و در سال 2008 ، آکادمی Umbrella جایزه آیزنر را برای بهترین سریال های نهایی بدست آورد.

در سال 2018 ، Netflix اولین اقتباس تلویزیونی خود از طنز را آغاز کرد ، و بسیار با اطمینان می توان گفت که این نمایش به یک غول جریان تبدیل شده است. اما در حالی که ممکن است کمی درباره خانواده Hargreeves و دشمنان گذشته و آینده آنها بدانید ، هنوز چیزهای زیادی برای کشف وجود دارد. از روند خلاقانه Way گرفته تا برخی از برنامه های پشت پردهتوسط پاتریک فیلیپس / فوریه. 27، 2020 4:00 EST برای طرفداران سری جدید ضد ابرقهرمانان سری آکادمی نتفلیکس ، آکادمی Umbrella ، با اجرای 10 قسمت ابتدایی این نمایش ، تبدیل به یک سوار تمام عیار غلتکی از روایت ذهن و خمپاره‌ای با بودجه بزرگ شد که با کمک سنگین از فسادهای جسمی و جسمی عبور کرد. همچنین تصور تازه ای در مورد آنچه می تواند یک داستان ابرقهرمانانه باشد تصور کنید ، با این که تیم خلاق آکادمی Umbrella غالباً تصمیم می گرفتند روایت این نمایش را بر روی انسان متمرکز کند تا قهرمانانه. این سریال - براساس مجموعه های رمان های گرافیکی برنده جایزه جرارد وای و گابریل با - که مطمئناً با مضامین اصلی مواد نزاع های خانوادگی ، درسهای سخت آمیز و بازخریدهای سخت تر هماهنگ است. البته ، این همچنین منجر به انحرافات روایت بیشتر سریال ها شد. برخی حتی ممکن است بگویند این نیروی محرکه برخی از گنگ ترین لحظات در طول فصل افتتاحیه آکادمی چتر بود. از آن لحظات ، کمتر کسی به اندازه گیج کننده یا همان عجیب و غریب بود وقتی که لوتر (ستاره اسبق بازی تاج و ترون هاپ تام هاپر) برای یک شب مست و قرص در شهر قطع شد. قبل از اینکه خیلی به این داستان غم انگیز و ناخوشایند بپردازیم ، پیش خواهیم رفت و فرض می کنیم که برخی از شما ممکن است مشتاق ارائه چند لحظه متفاوت لوتر به عنوان گنگ ترین در فصل 1 آکادمی Umbrella باشید - زیرا نفرت لوتر دارد. تبدیل به یک چیز بسیار واقعی بیش از یک سال گذشته. از طرف طرفداران آکادمی Umbrella که مشتاقند با لالترهای بیشتری از لوتر کنار بیایند ، ما به سادگی پیشنهاد می کنیم که الف) با صمیمیت موافق باشیم که لوتر در فصل 1 کارهای خارق العاده ای بسیار کوتاه بینانه انجام داد ، اما این ب) جوش و شور و هیجان او بود. شب کباب کردن و رابطه جنسی گاه به گاه نوعی از خطاهای ارزشمند است که در مغز سوزانده می شود به طریقی که هرگز انتظار نداشته ایم. شب لوتر در شهر لحظه ای ارزشمند برای فصل اول آکادمی چتر بود تام هاپر به عنوان لوتر در آکادمی Umbrella Netflix عرق ، پیراهن بدون پیراهن لوت تلاش برای بریدن و سست شدن در زمین رقص یکی از لحظه های آزار دهنده در اولین فصل جذاب آکادمی Umbrella است. لحظه به لحظه جذاب تر می شود زیرا تام هاپر به وضوح رقصیدن راحت نیست - بیشتر در اثر پیچ و تاب و دست و پا چلفتی او به تیفانی در اولین قسمت سریال ، و عملکرد بسیار سخت او در اپیزود 6 موسیقی بی نظیر بدست می آید. ما می خواهیم تصور کنیم که سفتی کاملاً بازتابی از ماهیت حیرت انگیز لوتر بالغ یا زخم عاطفی ناشی از تحول مانند میمون است ، اما واضح است که هاپر فقط برش یک فرش روی دوربین راحت نیست. غافلگیر بودن بدیهی است ، آنچه شبانه لوتر را بسیار گنگ می کند این است که ، کاملاً از منظر روایی ، آن را به معنای برآمدگی عاطفی از بزرگ و پر سر و صدا مودار نشان می دهد. بعلاوه ، لوتر فقط پس از اینكه فهمید كه فرزند فرزندخوانده اش سالها به او دروغ گفته بود ، شركت می كند و اینكه اقامت چندین ساله او در ماه ، به جای یك مأموریت مهم ، تبعید بسیار محجبه بود. لوتر پس از این کشف آجیل اهمیت دارد و باید به عنوان تلاشی جسورانه برای رهایی از یک عمر دروغ ، دستکاری بی پروا و محدودیت اجباری طنین انداز شود. در عوض ، تفاوت رقص لوتر برای عوام بازی می شود. به همین ترتیب ، آن لحظه نتواند طنین انداز شود و در واقع با هر ثانیه گذشت بیشتر شرم آور می شود. انحراف روایت بی معنی در نهایت هیچ چیز به داستان لوتر کمک نمی کند ، با این که شخصیت تقریباً بلافاصله به نفس متوسط ​​خود بازگشت. به بیان ساده تر ، آنچه باید به عنوان یک پیشرفت عاطفی ناچیز بازی می کرد ، به یک حواس پرتی بزرگ و گنگ تبدیل می شود که شاید بهتر از آن به طبقه اتاق برش منتقل شده باشد. امیدوارم که فصل 2 آکادمی Umbrella چنین مسخره هایی را کنار بگذارد. توصیه شده بعدی حقیقت غیرقابل توصیف آکادمی چتر آکادمی چتر توسط جنیفر آربوس / نوامبر. 12، 2019 1:00 EST اگر از Gerard Way ، خالق آکادمی Umbrella بپرسید که چه چیزی او را تحت تأثیر قرار دادن کمیک درباره خانواده فاقد شخصیت های ابرقهرمانان پذیرفته شده قرار داده است ، او بیش از همه به احتمال زیاد نقل قول های مارول X-Men یا Hellboy را تحت تأثیر قرار می دهد. از بسیاری جهات ، این تأثیر واضح است - افراد دارای قدرت فوق العاده مجبورند از روز به روز با واقعیت موجود روبرو شوند و از کسانی که دوستشان دارند رد کنند. از طرف سطح ، آکادمی Umbrella به نظر می رسد که می تواند در صفحات طنز Marvel جا بگیرد ، اما تفسیر Way از آسیب های کودکانه عمیق تر از هوشیارهای نقاب دار و افراد شرور به دنبال ویران کردن جهان است. به همراه گابریل باه ، هنرمند وای چیز واقعی را با هم جمع کرد و در سال 2008 ، آکادمی Umbrella جایزه آیزنر را برای بهترین سریال های نهایی بدست آورد. در سال 2018 ، Netflix اولین اقتباس تلویزیونی خود از طنز را آغاز کرد ، و بسیار با اطمینان می توان گفت که این نمایش به یک غول جریان تبدیل شده است. اما در حالی که ممکن است کمی درباره خانواده Hargreeves و دشمنان گذشته و آینده آنها بدانید ، هنوز چیزهای زیادی برای کشف وجود دارد. از روند خلاقانه Way گرفته تا برخی از برنامه های پشت پرده...درام ، در اینجا حقیقت غیرقابل توصیف آکادمی چتر است.

طنز آکادمی Umbrella به جرارد وی کمک کرد تا زمان خود را با My Chemical Romance پردازش کند

جرارد وایت اتان میلر / گتی ایماژ

هنگامی که جرارد وای برای اولین بار به ایده آکادمی Umbrella فکر کرد ، تمرکز اصلی او در زندگی روی نوشتن داستانی در مورد یک خانواده ناکارآمد از ابرهای ابرقهرمان نبود. درعوض او عمیقاً درگیر موسیقی حرفه ای خود بود. در سال 2006 ، My Chemical Romance - گروه راک که زندگی کلیه بچه های ایمو emo را لمس می کرد - به تازگی The Black Parade را منتشر کرده بود ، آلبوم دنباله در سال 2004 با نام Cheers for Sweet Revenge به عنوان Cheers for Revenge. وی مقدار زیادی از وقت خود را در همسران تورش با همبازی هایش بطور واضح گذراند و به او گفت كه به NME در شکل گیری شخصیت های شخصیت های Hargreeves کمک کرده است.

وی توضیح داد: "حضور در یک گروه در محله های واقعاً نزدیک ، همانطور که هرکسی که آن تجربه را به شما خواهد گفت ، مثل این است که در یک خانواده ناسازگار باشید." "شیمی آن برای من واقعاً جالب است. من می توانم بچه های گروه را در هر یک از شخصیت ها ببینم." علاوه بر این ، وای خود را در استفاده از کمیک به عنوان ابزاری برای درک همه تجربه خود با گروه ، از افرادی که با آنها در طول مسیر تا شهرت خود در تماس بود ، پیدا کرد. مانند راه و همبازی هایش ، هارگریوز نوعی خانواده خودمحور است و مانند گروه با مسائل خانوادگی خود مبارزه می کنند. وی گفت: "بسیاری از این روش ها در پردازش تجربه ای که من عاشق بودن شیمیایی من اگر کاملاً صادقانه باشم ، بود."

جرارد وی می خواست که آکادمی Umbrella یک طنز ترسناک برای ابرقهرمانان باشد

آکادمی چتر

جنبه های بسیاری از آکادمی Umbrella وجود دارد که با ژانر ترسناک صحبت می کند - Séance (که در سری Netflix به عنوان Klaus شناخته شده است) می تواند با مردگان ارتباط برقرار کند ، کانال های ترسناک (بن) "موجودات اریترچ" ، "هیولاهای دیگر خنجر" از طریق پرتال بین بعدی زیر پوست او ، و ویولن وایت (وانیا) دستیار محبوب خانواده ، پوگو را به قتل رساند و گلو خواهرش را به لرزه درآورد. با وجود همه این موارد ، با این وجود ، این طنز همیشه به عنوان یک داستان ترسناک روبرو نمی شود. درعوض ، جایگاه خود را به شکلی کاملاً عجیب و غریب در ژانر ابرقهرمان می یابد ، چیزی که جرارد وی در آفرینش برای آن تلاش کرد.

وی در مصاحبه ای با Vulture توضیح داد که چگونه الهام بخش اولیه او برای طنز از چیزی که از یک منبع غیرمنتظره است ناشی شده است. وی گفت: "من در حال خواندن خواندن میک مینگولا Hellboy بودم." "با خودم فکر کردم ،" این یک طنز ترسناک است ، اما به هیچ وجه طنز وحشتناک نیست. " و فکر کردم چیزی برای ابرقهرمانان وجود ندارد. " بنابراین او به دنبال ساخت نسخه شخصی خود از یک طنز ترسناک غیر وحشت ، در اطراف یک خانواده ابرقهرمان بود. برای الهام بخشیدن به شخصیت فردی ، وای به علاقه شخصی خود به موضوعات غیبت آمیز روی آورد و به این ترتیب است که مواردی مانند صندلی ها و کارت های تاروت راه خود را به داستان می دهند.

هارگریوها همیشه یک خانواده نبودند

آکادمی چتر

سه جلد طنز و یک سریال تلویزیونی به آکادمی Umbrella ، و تصور کردن خواهران و برادران Hargreeves به غیر از اعضای خانواده پذیرفته ، دشوار است. همه چیز در مورد آنها مانند یک خانواده ناکارآمد خوانده می شود ، از اشتیاق آنها برای خشنود کردن پدرشان (بیشتر اوقات) تا رقابت شدید خواهر و برادرشان. اما نگذشت که جرارد وایت به خوبی ننوشت و تصمیم گرفت تا واقعاً آنها را به روشی و روشی مرتبط کند. وی به Vulture گفت که وقتی برای اولین بار آنها را آفرید ، "آنها فقط این مجموعه از عجیب ها بودند."

اگر Hargreeves فقط "مجموعه ای از عجیب و غریب" ها بود ، احتمال دارد که این کمیک به همان اندازه موفقیت آمیز عمل کند که احتمالاً موفقیت آمیز است ، از بین رفته است. یکی از بزرگترین جنبه های آکادمی Umbrella این است که احساس می کند خیلی بیشتر شبیه یک درام خانوادگی است که در یک مجموعه ابرقهرمانان قرار دارد تا اینکه یک داستان ابرقهرمانان با یک نقش درام خانوادگی انجام دهد. خوانندگان و اکنون بینندگان در حال تنظیم هستند تا ببینند Hargreeves چه کاری را برای یکدیگر انجام خواهد داد. سقوط یک سفینه فضایی قاتل غول پیکر از برج ایفل فقط یک امتیاز اضافی است.

جرارد وی همچنین در مورد لوتر و آلیسون سؤالاتی دارد

آکادمی چتر

یکی از عناصر داستان بزرگ آکادمی Umbrella Netflix ، اراده- آنها- نخواهد بود- آنها بین دو تا از خواهر و برادران فرزندخوانده هارگریوز ، لوتر (تام هاپر) و آلیسون (امی راور- لمپمن) قرار می گیرند. در طول فصل اول سریال ، مشخص شد که این جفت ارز احساساتی نسبت به یکدیگر دارند که فراتر از خانواده است ، و در فصل ششم قسمت یک ، "روزی که نبود" ، آنها در نهایت می توانند اولین حضور خود را در این زمینه به اشتراک بگذارند. بوسه صفحه برای بعضی ها ، رابطه با یک کلام حساس است. و جرارد وی چنین می کند.

وای به هالیوود ریپورتر گفت که وقتی او برای اولین بار طنز (در دهه 20 خود) را نوشت ، خیلی از مشکلات آن را نمی دید. وی گفت: "اما اکنون که 40 ساله ام ، دوست دارم ، بله ، اما آنها هنوز هم با هم بزرگ شدند." "این نوع از مشکلات است." همانطور که اتفاق می افتد ، عاشقانه بین Spaceboy و شایعه تنها کسی نیست که خط مقبولیت اجتماعی را تحریک می کند. در طنز آکادمی Umbrella ، وانیا و دیگو نیز چیز خاصی را به اشتراک می گذارند.

اگرJFK زندگی کرده بود ...

آکادمی چتر

کمترین چیزی که بگوییم ، دنیای آکادمی چتر یک چیز عجیب و غریب است. یک سرپرست با دستگاهی که به او اجازه می دهد هر چیزی بخورد تا بتواند از بیماری مهلک جلوگیری کند ، زندان است که در ابعاد جیب پنهان شده است و بدترین جنایتکاران جهان را در خود جای داده است ، واقعیتی که جان اف کندی هرگز ترور نشد. ... صبر کن ، چی؟ به طریقی ، در یک طنز با محوریت خانواده ای با قدرت های مختلف از سفر به آنجا ، می دانید که به جهان خاتمه دهید ، JFK است که عجیب ترین چیز است. این همچنین چیزی است که طرفداران غیر کمیک نمی توانستند درک کنند سریال Netflix را به همان اندازه که ممکن است تأثیر بگذارد.

هیجانات ، لرزها ، لرزها و کشتن: به همین دلیل ما به سینماها می رویم تا شاهد اتفاقات بزرگ ، شگفت انگیز ، غیرممکن و / یا غیرممکن در صفحه بزرگ باشیم. این فقط پمپاژ خون می شود تا شاهد نکات برجسته کار شیرین کاری و سرپیچی از مرگ باشد - به همین دلیل سالانه تن فیلم های اکشن به نمایش در می آیند. در حالی که بسیاری از آنها مطمئناً رضایت بخش هستند ، تنها تعداد معدودی شامل آن ترکیب گریزان از یک داستان عالی ، شخصیت های فراموش نشدنی و تسلط فنی بی نظیر از کلاهبرداری های stunts 'n' برای عبور از هیجانات ژانر و دستیابی به سینمای عالی هستند. این فیلم ها همه به آن وضعیت والایی رسیده اند. در اینجا گزینه‌های Looper برای بهترین فیلمهای اکشن تاکنون ساخته شده است.

اظهارات کشتی گمشده (1981)

قرار است مهاجمان ادای احترام به سریال های اکشن-ماجراجویی باشند که کارگردان استیون اسپیلبرگ و تهیه کننده جورج لوکاس در دهه 50 با تماشای آن بزرگ شدند. اما نکته این است که فیلم ها اغلب خوب نیستند - مهاجمان کاملاً از منابع اصلی آن پرده می کشند ، زیرا این فیلم کاملاً عالی است. هر صحنه لذت بخش است ، به خصوص توالی های اکشن: تعقیب تخته سنگ ، مبارزه با شلاق در مقابل اسلحه ، دنباله مبارزه با هواپیما. به علاوه ، چهره یک پسر ذوب می شود! اظهارات سرگرم کننده خالص است ، برای شروع ، تا پایان ، حتی پس از 100 بازدید.

خاتمه دهنده 2: روز داوری (1991)

فیلم اصلی Terminator از سال 1984 به خودی خود خارق العاده است - تاریک ، ریز و درشت ، عجیب و خطرناک ، همه با هوای جذاب و کم بودجه. Terminator 2 ، در حالی که دنباله البته یکی از گرانترین فیلم های تمام زمان ها بود - اما پول همه در صفحه نمایش است و آن شین متناسب با طرح و احساس داستان است: روبات های بسیار پیشرفته که در طول زمان به مسافرت می روند به طور متناوب ناجی آینده نسل بشر ، جان کانر (ادوارد فرولونگ) را بکشید و نجات دهید. به خصوص به خوبی اجرا شده دنباله موتور سیکلت است که شامل تعقیب پر سرعت ، نیمه کامیون و اسلحه است. و هر بار که یک گودال از فلز مایع دوباره خود را در آن Terminator شیطانی تغییر شکل داد؟ هنوز هم پس از گذشت بیش از 25 سال ، هنوز هم باحال است و هنوز هم به دنبال هنر است. افرادی که حتی فیلم های اکشن را دوست ندارند می توانند به لطف قدم زدن ستاره ای کارگردان جیمز کامرون از این فیلم قدردانی کنند: اکشن ، گرفتن نفس ، اکشن افزایش یافته ، یک نفس ، اوج. این ، همراه با ریسک های زیاد نقشه (آن کودک مجبور شد انسانیت را نجات دهد) و این واقعیت که در پایان همه ما به نوعی در حال گریه کردن بر روی یک روبات در عینک آفتابی هستیم که در آتش آن استفاده می شود ، برای سنین پایین ساخته شده است.

Mad Max: Fury Road (2015)

راه اندازی مجدد به طور کلی کار نمی کند - و حتی اگر این کار را انجام دهند ، آنها هنوز هم نسبت به چیز اصلی محکوم به رنگ پریدگی هستند. نه با Mad Max: Fury Road ، که در دنیای Mad Max با یک حرکت بدون توقف از طریق بیابان های آشنا ، هوس کننده ، پس از آخرالزمانی بر روی ماشین های اصلاح شده / مخزن / جنگ اصلاح شده و با خلبان جنگجویان عشایر هوس ، بقا و رانده گسترش و بهبود می یابد. جورج میلر ، خالق دیوانه مکس به کارگردانی Fury Road بازگشت و تجربه 35 سال سابقه اش به عنوان فیلمساز در آنجا با یک فیلم اکشن روی پرده سینما قرار گرفته است که هم بی نهایت هیجان انگیز است و هم از نظر احساسی قانع کننده است. این کمک می کند تا تام هاردی و شارلیز ترون در حال پیاده روی باشند ... برای گفتن چیزی در مورد "Doof Warrior" ، مردی که روی یک وسیله نقلیه متحرک می ایستد و یک گیتار الکتریک آتش نشانی بازی می کند. بهترین. شخصیت. همیشه.

بیگانگان (1986)

جیمز کامرون یک فیلم جالب و ترسناک ساده اگر در سال 1979 توسط ریدلی اسکات با بیگانه مطرح شد ، اسطوره ای از جهان بیگانه را گسترش داد تا نبرد وحشتناکی بین انسان و بیگانه ایجاد کند ، که نتیجه آن هرگز مشخص نیست. کلاستروفوبیک است مانند یک تریلر ، اما همچنین یک فیلم علمی تخیلی به دلیل تمام فضا و ، خوب ، بیگانه بودن است. بیگانگان کامرون همچنین بیشتر شخصیت شخصیت اکشن لمسی را که در همه زمان ها قرار دارد ، توسعه داد: الن ریپلی غیرقابل توقف و غیرقابل انکار ، که توسط سیگورنی ویور در یک جایزه اسکار به تصویر کشیده شده است. ناگهان ، این ژانر دیگر فقط برای آدمک ها نبود.

هویت بورن (2002)

در سال 2002 ، هنگامی که حق رای دادن به جیمز باند در حال گذر از دوره ای از کلیشه های کم تحرک و خسته کننده بود ، به یک فیلم جاسوسی کاملاً مدرن و کاملاً آمریکایی تبدیل شد که منعکس کننده محیط فعلی ژئوپلیتیک بود. همزمان با فروپاشی دوران جنگ باند به تاریخ ، این احساس "اکنون چیست؟" در صحنه جهانی توسعه یافته است ، مجسم شده توسط فوق دلاور فوق آموزش دیده مت دیمون که هویت خودش را نمی داند ... اما از توانایی های باورنکردنی جنگی خود آگاه است. به لطف فیلم های پارانوئید ، لرزان و سرعت فوری که توسط کارگردان داگ لیمن ایجاد شده است ، مخاطب به ندرت بیشتر از آنچه جیسون بورن (مت دیمون) انجام می دهد ، می داند و در نتیجه آنها هرگز به راحتی نفس نمی گیرند.

صورت / خاموش (1997)

این فیلم دارای چنین مفهوم شیطانی است که می توانست آن را مسخره و مسخره جلوه دهد ، اگر کسی توسط نویسنده افسانه ای هنگ کنگ ، جان وو ، مدیر کلاسیک هایی مانند Hard Boiled و The Killer ساخته شود. اما Face / Off شاید بهترین او باشد. این فیلم همچنین نقش کاملی را برای نیکلاس کیج پیدا می کند: کاستور تروی ، یک تروریست طنزآمیز که می کوشد عامل FBI شان آرچر را بکشد (جان تراولتا). سپس ، برای اینکه بدانیم کاستور کجا بمبی عظیم پنهان کرده است ، آرچر صورت خود را با جراحی جایگزین کاستور می کند ... و سپس کاستور جایگزین خود را با Archer's می کند. این مانند جمعه جمعه است ، اما با علم عجیب ، شورش ها ، تعقیب قایق ها و برخی از حماسه ترین سکانس های تیراندازی که تاکنون در فیلم گرفتار شده است.

Die Hard (1988)

بخشی از دلیل موفقیت آمیز Die Hard ، شرایط سینمایی آن است. فیلم های اکشن در آن زمان تمایل داشتند که مضراب های استوایی را با عضلات عظیم ریخته و با مشت های تخته سنگ و مسلسل زباله بکشند ، هرگز به بدخویی مطلق آلفا آنها شک نمی کردند و به سختی لبخند می زدند. برعکس با Die Hard ، که در آن بروس ویلیس یک مرد نسبتاً عادی و دارای ظاهری معمولی است و خردمندانه ترک می کند و ترس و ابراز تردید ابراز می کند زیرا تقریباً تک دست خود تروریست ها را پس می زند تا به معنای واقعی کلمه کریسمس را نجات دهند. این کمک می کند که ویلیس ، مشهور در آن زمان برای کارآگاه تلویزیون ، Moonlighting ، فوق العاده کاریزماتیک بود - اما فراموش نکنیم که Die Hard همچنین یک نمایش عالی از آلن ریکمن محبوب به عنوان هانس گروبر ، یکی از همه زمان ها داد. شرور فیلم عالی Yippie-kay-yay

The Fugitive (1993)

The Fugitive بهتر از آنچه حق داشته باشد بهتر است. منبع اصلی آن ، یک مجموعه تلویزیونی قدیمی با بازی دیوید جانسن به عنوان دکتر ریچارد کیمبل ، مردی که به اشتباه به قتل همسرش متهم شد ، فاجعه بار بود - اما به دست اندرو دیویس و کارگردان هریسون فورد ، ستاره یکی از هیجان انگیزترین داستان ها شد. تعقیب فیلم ها در همه زمان ها

نامزد دریافت جایزه بهترین تصویر در جوایز اسکار ، The Fugitive دارای دو مورد از معروف ترین قطعات مجموعه تاریخ در تاریخ فیلم است: سقوط قطار که به فرار Kimble (فورد) اجازه می دهد و سکانسی که به پایان می رسد وقتی Kimble از یک سد برای فرار از آمریکا فرار می کند. مارشال سام جرارد. تامی لی جونز برای عملکرد خود به عنوان جرارد جایزه اسکار گرفت ، چرا که این یک موفقیت برای بالا بردن ایندیانا جونز و هان سولو در یک فیلم اکشن است.

درنده (1987)

کارگردان John McTiernan عناصر فیلمهای جنگ را با وحشت و داستانهای علمی مخلوط کرد و با یکی از تکانهای اکشن و هیجان انگیز ، هیجان انگیز و غیرقابل پیش بینی که تا کنون ساخته شده است ، پیچید. قرار است یک گروه نظامی نخبه ، به سرپرستی سرگرد آلن "هلندی" شفر (آرنولد شوارتزنگر) ، یک گروگان ربوده شده توسط شورشیان را ردیابی کند. در حالی که اجتناب از حمله شورشیان و خطرات طبیعی جنگل ، نگرانی کافی نیست ، تیم همچنین باید با چیزی حتی بدتر از آن برخورد کند - بیگانه غول پیکر که آنها را برای ورزش دنبال می کند.

The Raid (2011)

Gareth Evans 'The Raid یک هیجان انگیز پلیس کلاستروفوبیک است که تقریباً بلافاصله با زمین برخورد می کند. یک افسر جوان پلیس به نام راما (ایکو ایوویس) برای کار در روز کار می کند - تا به دندان های مسلح به S.W.A.T. بپیوندد. تیم در حال سقوط یک ساختمان آپارتمان سقوط کرده جاکارتا. هدف: یک پروردگار جنایتکار و همرزمان برتر وی که بلوک را اداره می کنند ، از بین ببرید و به پناهگاه مجرمان اجازه دهید. این فیلم مانند یک بازی ویدئویی با زندگی واقعی پخش می شود ، زیرا تیم نخبه پلیس طبقه های پایین را پاک می کند و اراذل و اوباش مختلفی را اداره می کند ، در راه آنها به سمت کارفرمایان جنایت است ... تا زمانی که متوجه شوند که به دام افتاده اند و توسط آنها شکار می شوند یک جنایتکار از جنایتکاران تیک زده. هدف به سرعت برای راما و ترکیب تیمش تغییر می یابد: با زندگی آنها بیرون بروید.

ببر درهم ، اژدها پنهان (2000)

تصور کنید یک درام جنگی عاشقانه و عاشقانه های حماسی مانند Gone With the Wind ... اما همه افراد در آن توانایی های رزمی فوق العاده ای دارند که توانایی های رزمی را دارند و شیوه ای که در آن می جنگند از نظر فنی و بی نقص تر از بزرگترین شرکت باله است. این ممکن است مسخره و لنگ بنظر برسد ، اما در دستان توانمند کارگردان آنگ لی و اعضای اصلی بازیگران چو یون یون ، چربی یون ، میشل یو ، ژانگ زیی و چانگ چن ، نتیجه یکی از خیره کننده ترین و عمیقا فیلم هایی است که تاکنون ساخته شده است. . درست است ، مطمئنا ، اما عمل: تعداد زیادی سکانس شگفت انگیز از هنرهای رزمی در این فیلم وجود دارد ، مانند باند مبارزان که جلوی پایان خود علیه یک زن جوان در یک رستوران را می گیرند ... و نبرد نزدیک به بی معنی در آسمان ، در نکات شکننده درختان در حالی که فیلمهای اکشن معمولاً برای انجام کارهای سنگین وزن ، به جلوه های ویژه متکی هستند ، در Crouching Tiger ، آنها صرفاً توانایی های پیش از تولد را که قبلاً در فیلم ضبط شده است تقویت یا طعم می دهند.

بازیگری یک فیلم همیشه آسان نیست ، و تهیه کنندگان قطعاً چنین چیزی را پیدا کردند که سعی کردند یک سری از فیلم های Die Hard را بزنند. قبل از اینکه ویلیس به سرانجام برسد ، تعدادی از ستارگان اکشن این نقش را رد کردند ، از جمله ریچارد گر ، آرنولد شوارتزنگر ، سیلوستر استالونه ، جیمز کان و بارت رینولدز.

استیون ای. دو سوزا ، فیلمنامه نویس گفت: "همه این افراد آن را رد کردند زیرا ، به یاد داشته باشید ، این 1987 است." "شما تمام این فیلم های رمبو را داشتید. ما کماندو ، غارتگر را داشتیم ، و به خاطر همه اینها ، قهرمان ، به گفته آنها ، شبیه به *** *** بود. واکنش؟" این پسر هیچ قهرمان نیست. " به گفته دو سوزا ، این "ناامید" بود که سرانجام به ویلیز رفتند.

گفته می شود که یک نام بزرگ دیگر نیز به نقش پیوسته است - فرانک سیناترا. سیناترا در اقتباسی از سال 1968 با رمان Thorp True Detective Thorp بازی کرد که پیش از این هیچ چیز برای همیشه ماندگار نبود. از آنجا که او پیش از این شخصیت اصلی را بازی کرده بود ، بنا بر گزارش ها ، این استودیو موافقت کرد که با وجود این واقعیت که در آن زمان 73 سال داشت ، دوباره این نقش را به او پیشنهاد دهد. این آشکارا از بین نرفت و ضرر سیناترا به سود ویلیس درآمد.

یک پرداخت عظیم

اگرچه ویلیس امروز یک فوق ستاره است ، قبل از انتشار Die Hard ، او بیشتر به خاطر کارش در سریال ABC Moonlighting معروف بود ، که در سال 1987 به او یک گلدن گلوب برنده شد. در آن زمان ، دنیای فیلم و تلویزیون بسیار جدا از هم بودند. احتمالاً یک ستاره تلویزیونی برای حضور در یک فیلم چیز زیادی دریافت نکرد. با این وجود ، آرنولد ریفکین ، نماینده ویلیس ، ارزش او را می دانست و برای نقش آفرینی اش 5 میلیون دلار دستمزد سنگین (برای زمان) خواست.

فاکس مدام به پیشنهادهای کوچکتر باز می گشت ، اما ریفکین به اسلحه هایش چسبید و در نهایت آنها موافقت کردند. دو سوزا گفت: "او مبلغ حیرت انگیز 5 میلیون دلار دریافت كرد ، كه باعث شد حقوق همه در روز بعد در هالیوود افزایش یابد." "به معنای واقعی کلمه ، روز بعد ریچارد گر گفت ،" چگونه این مرد 5 میلیون دلار دریافت کرد ، که این بیشتر از آخرین عکس من است و من در جوایز نامزد شده ام؟ "

به نظر نمی رسید شرط بندی در ابتدا برای استودیو کار کند. این فیلم با اکران گسترده ای به 7.1 میلیون دلار افتتاح شد و تحقیقات نشان داد که ویلیس مورد علاقه مخاطبان نبود. به همین دلیل استودیو او را از قسمت هایی از تبلیغات تبلیغاتی خود دور نگه داشته است ، به جای ستاره خود ، Nakatomi Plaza را در یک آگهی روزنامه به نمایش می گذارد. با این حال ، این فیلم در نهایت به یک اثر هنری تبدیل شد و به وضوح کار برای ویلیس و همچنین استودیو به پایان رسید.

حقیقت ناگفته آل پاول

درست همانطور که در زمان بازیگری John McClane انجام داد ، سازندگان قبل از فرود در Reginald VelJohnson به بازیگرهای مختلف مختلفی فکر کردند تا در بازیبان پلیس LAPD گروهبان ال پاول بازی کنند. به گفته کارگردان ریخته گری جکی بورچ ، تهیه کننده ها و کارگردان John McTiernan در ابتدا به دنبال بازیگر افسانه ای رابرت دووال بودند تا بتواند بخشی از اعتماد به نفس مک کلین را بازی کند.

بورک یادآوری کرد: "من در آنجا می گویم ،" من تنها زن اتاق هستم ، و به شما می گویم که Reginald VelJohnson است. " "" او کسی است که من قبلاً استخدام کرده ام. او بهترین کسی است که شما تا به حال ملاقات کرده اید ، و شما فقط به روشی که بونی بدلیا یک دارایی برای بروس باشد ، به او احتیاج دارید. " همه در اطراف بروس فقط او را بیشتر زمین می زنند زیرا ، می دانید که او می تواند احمق باشد ... بنابراین داشتن او از یک طرف و رجینالد از طرف دیگر ، شیمی خوب و مطابقت مناسب برای بروس بود. "

مک تایرن از طرف خودش گفته است که او به یاد نمی آورد که به دنبال دوال باشد اما یادش می رود به یک ستاره آینده دار - لورنس فیشبورن ، که بعدا لری معروف بود ، باشد. اگرچه معلوم نیست که آیا او همیشه به Fishburne در مورد این نقش نزدیک شده است ، اما این بازیگر بعداً برای بخش دیگری از حق رای دادن - Zeus in Die Hard with a Vengeance برنده شد. هنگامی که آنها به جای ساموئل ال جکسون ، نقش خود را به ساموئل ال جکسون دادند ، در واقع فیشبورن از تولیدکنندگان شکایت کرد و ادعا کرد که آنها دوباره به توافق کلامی برگشته اند.

Foxy Nakatomi Plaza

Nakatomi Plaza اساساً شخصیت خودش در Die Hard است و اگر به لس آنجلس بروید ، شاید کمی تعجب کنید که می بینید ساختمان هالکینگ واقعاً مکان واقعی است. تهیه کنندگان این فیلم از Fox Plaza اخیراً تکمیل شده ، یک آسمان خراش 35 طبقه استفاده کردند تا به عنوان داستان ساختگی Nakatomi Plaza خدمت کنند.

فاکس پلازا سرانجام پس از زمان حضور در کاخ سفید ، به خانه دفاتر رونالد ریگان تبدیل شد - و هنگامی که فرد ریان ، رئیس ریگان ، فضا را فضا دید ، در واقع در پوسته های گلوله و شیشه شکسته برای فیلمبرداری Die Hard پوشانده شد. بنا بر گزارش ها ، یک مأمور سرویس مخفی درباره انتخاب نهایی شوخی کرد و گفت: "خوب ، شما فقط یک ساختمان را انتخاب کردید که در آنجا فیلمی ساخته شده است که چگونه تروریست ها می توانند آن را منفجر کنند."

داشتن فضایی که برای رئیس جمهور سابق در نظر گرفته شده است برای برخی از اوقات جالب در فیلمبرداری. "برنج مانند بود ، یک دقیقه صبر کنید. این چیست؟" "" دو سوزا درباره کارمندانی که برای یافتن "گلوله و کارتریج های خالی در همه جا آمده بودند ، گفت. "برای چند ساعت که آنها مانند آنها در حال تعجب هستند ،" آیا کسی در اینجا رانندگی کرده است؟ " بعد فهمیدند که چیست. " سردبیر فرانک اوریوست اضافه کرد که اف بی آی ، که قبلاً در مورد این فیلمبرداری اطلاع رسانی نشده بود ، "فکر می کرد این یک حمله تروریستی است."وای

ساعت تماشایی هانس گروبر

مدتهاست که مخاطبان این سؤال را مطرح می کنند که چگونه مک کلین فهمید که وقتی هانس گروبر واقعاً تروریست بود وقتی خود را به عنوان گروگان مبدل کرد. اگرچه بسیاری از مردم فقط به این غریزه پلیس اعتراض کرده اند ، اما دو سوزا نزدیک به 30 سال پس از انتشار این مصاحبه طرح سوال را در مصاحبه ای پاک کرد و گفت: مک کلین به لطف دیده بانش متوجه تمایلات جنایی گروبر شد.

به گفته دو سوزا ، در ابتدا صحنه ای درست قبل از ورود تروریست ها به ساختمان وجود داشت كه در آن گروبر به همه آنها گفت كه ساعت های خود را همزمان كنند ، و نشان می دهد كه همه آنها یك ساعت مشابه Tag Heuer را دارند. هنگامی که مک کلین تروریست اول را می کشد ، بدن را جستجو می کند و ساعت را متوجه می شود. او همچنان که در ادامه کار خود ادامه می دهد ، متوجه می شود که همه افراد بد یک لباس را پوشیده اند.

با این حال ، تمام این طرح به دلیل ایده لحظه آخری دی سوزا مبنی بر اینکه تروریست ها قصد فرار در یک آمبولانس را دارند ، از هم پاشیدند. در صحنه "هماهنگ سازی ساعتهای خود" هیچ آمبولانس قابل مشاهده ای وجود نداشت و آنها را مجبور به قطع آن کرد و سوراخی در نقشه قرار داد. اگر به محصول نهایی توجه کنید ، هنوز می توانید قصد اصلی فیلمسازان را ببینید ، با اینكه مک كلین وقتی او سیگار را به او پیشنهاد می كند ، به ساعت هانس نگاه می كند.

هانس گروبر ، شخصیت اصلی؟

هانس گروبر آلن ریکمن یک تبهکار کلاسیک است ، اما دو سوزا هنگام نوشتن فیلم او را به این ترتیب نمی دید. دو سوزا در مصاحبه ای با فیلمنامه نویسی خلاق فاش کرد که یکی از موارد مهم برای وی در نوشتن فیلم اکشن ، نگاه کردن به شرور به عنوان شخصیت اصلی است نه قهرمان.

وی گفت: "اگر شما در حال نوشتن نوع عکس هایی هستم ، و می فهمید که گیر کرده اید ، ممکن است به این دلیل باشد که وقت زیادی را در سر قهرمان خود می گذرانید." "اگر شما این کار را انجام می دهید ، به این دلیل است که ممکن است این تصور اشتباه را داشته باشید که قهرمان داستان شما شخصیت اصلی بازیگر است. اگر شما در حال ساختن ژانر هستید ، شخصیت اصلی شرور است."

دو سوزا توضیح داد که گروبر در واقع شخصیت اصلی شخصیت Die Hard است زیرا او سرقت را برنامه ریزی کرده بود که وقایع این فیلم را در حرکت قرار می داد. وی گفت: "اگر او سرقت را برنامه ریزی نکرده و آنرا جمع کرده بود ، بروس ویلیس تازه به مهمانی می رفت و با همسرش آشتی می کرد یا نبود." "بعضی اوقات باید به فکر فیلم خود از طریق دیدگاه شرور واقعاً در حال رانندگی باشید." توصیه فیلمنامه نویسی جامد - و همچنین چیزی که ممکن است باعث شود برخی از مخاطبان دوباره ارزیابی کنند.

ترس واقعی ریکمن

سرانجام هانس گروبر در پایان مرگ سخت به سر می برد و صحنه مرگ به یاد ماندنی این شخصیت در تاریخ به عنوان یکی از بزرگترین لحظات فیلم کاهش یافته است. ترس از اینکه در آن صحنه از چهره گروبر مشاهده می کنید ، این نیست که فقط ریکمن بازیگر بزرگی است - این به این دلیل است که ستاره از نظر قانونی وحشت کرده بود.

ریکمن صحنه ضمیمه یک دکل را به نام "The Decelerator" فیلمبرداری کرد. این بازیگر گفت که او با ارائه کارهایی که برای خود انجام داده است سقوط 40 پا را شوکه کرد. آنها تمرین کردند که ابتدا او را چند پا بر روی یک کیسه هوا پرتاب کنند و در نهایت راه خود را تا ارتفاع کامل انجام دهند. در تمام تمرینات خود او را به تعداد سه نفر کنار گذاشتند ، اما در واقع ، چارلی پیکرنی ، هماهنگ کننده شیرین کاری گفت که او را بر روی یک نفر کنار بگذارید.

جکسون د گوویا ، طراح تولید گفت: "شما می خواهید پشت خود را بشکنید ، به خصوص اگر آموزش ندیده باشید ، اما این مسئله در مورد آن است: آنچه که می توانید روی صورتش ببینید اجازه ترس دارد." وی گفت: "این یکی از بزرگترین عکس های تا کنون است. او وحشتناک بود. هرکس از ما باشد. شما ترس از مرگ را دیدید ، و من فکر می کنم ، به عنوان یک بازیگر ، او فقط احساسات خود را رها کرد. او به ما اجازه داد تا ببینیم چه احساسی دارد ، و این یک شلیک فوق العاده بود. "

Die Hard 2 اختلاف نظرها

Die Hard 2 با مجبور کردن مک کلین برای جلوگیری از سقوط یک تروریست از هواپیما با 230 نفر در هواپیما ، فیلم های اول فیلم را بالا برد. با این حال ، برخلاف موفقیتش در فیلم اول ، مک کلین در هدف خود ناکام است و در نتیجه باعث از دست رفتن هواپیما و کشته شدن همه افراد در هواپیما می شود.

این صحنه بیهودگی تلاش های مک کلین را نشان می داد و برای این فیلم بسیار مهم بود اما استودیو در واقع به دنبال حذف آن بود. دو سوزا که فیلمنامه دوم را هم فیلمبرداری کرده بود ، فاش کرد که استودیو فیلم صحنه ای متناوب را که در آن یک هواپیمای یو پی اس مدل سقوط کرد ، فیلمبرداری کرد و به جای 230 نفر فقط 2 نفر کشته شدند.

دو سوزا گفت: "استودیو اصرار داشت." "آنها گفتند ،" شما نمی توانید همه آن افراد را بکشید. ما مخاطبان را از دست خواهیم داد. این باید یک هواپیمای UPS باشد. "" با این حال ، تماشاگران تست فیلم "را دوست داشتند" با صحنه سقوط هواپیمای اصلی ، به همین ترتیب آنها نگه داشتند. دی سوزا اضافه کرد: "برای مدتی ، اگر جورج لوکاس را در حال افول سیاره پرنسس لیا نمی دانستید ، این بالاترین فیلم حساب بدن به دلیل سقوط هواپیما با افراد خیالی در آن بود."

با بازجویی اف بی آی سخت بمیر

Die Hard با یک Vengeance مخاطبان را در گیشه به ارمغان آورد ، اما سوالاتی را نیز از FBI به وجود آورد. فیلمنامه‌نویس جاناتان هنسلیگ در تفسیر DVD برای این فیلم فاش کرد که وی در واقع در مورد دانش خود در مورد بازجویی توسط دفتر مورد بازجویی قرار گرفت.او بانک مرکزی فدرال رزرو و طرح داستانی خائنانی خود را برای سرقت از آن.

وی گفت: "وقتی این فیلمنامه توسط همه مقامات نیویورک مورد بررسی قرار گرفت ، بدیهی است که اداره پلیس نیویورک مجبور به خواندن این فیلم نامه به دلایل مختلفی شد." "یک روز با FBI تماس گرفتم. آنها بسیار نگران این بودند که من چقدر درباره فدرال رزرو اطلاعات داشته باشم ، و چگونگی طاق های فدرال رزرو واقعاً نزدیک یک چاله مترو ، و از نظر لجستیکی در مورد تونل قنات ، و غیره." "

هنسلیگ به اف بی آی گفت که دلیل آشنایی وی با طاقچه ، ساده است: بانک اجازه داد آنها را ببینند. وی گفت: "آنها آن را به ما نشان دادند." "بنابراین من واقعاً توسط تروریست های افغانستانی شاغل نیستم. من واقعاً هیچ نوع دانش اختصاصی پنهانی را که نباید داشته باشم ندارم."

اگرچه اف بی آی به هنسلیگ اجازه داد از قلاب خارج شود ، اما او گفت كه این فیلم باعث شده كه آنها دوباره در مورد امنیت خود تجدید نظر كنند. پسر FBI گفت: "این صحنه ،" شما می دانید كه این دیوانه به نظر می رسد ، اما كسی واقعاً می تواند این مسئله را از بین ببرد. ما واقعاً می خواهیم یك نشست بنشینیم و در مورد اینكه چگونه می توانیم تسهیلات را بهبود ببخشیم صحبت خواهیم كرد. " هنلسلیگ گفت: "هرگز این اتفاق نمی تواند رخ دهد." "این واقعاً مرا خوشحال کرد."

این به درد سخت می خورد

جان مک کلین در سراسر حق رای دادن به Die Hard Hard و همچنین ویلیس نیز صدمه دیده است. این ستاره اکشن فاش کرد که تصادف در مجموعه فیلم اول او را تا حدی ناشنوا کرده است. وی گفت: "من دو گوش كم شنوایی جزئی را در گوش چپم رنج می برم" و تمایل به گفتن دارم ، "وااا؟"

این تنها مصدومیت او نبود. این بازیگر پس از دریافت ضربه ای درست بالای چشم راست ، هنگام فیلمبرداری از صحنه با یك ضربه تند برای مگی Q در مجموعه Live Free یا Die Hard در سال 2007 به پزشك اعزام شده بود. لگد مجبور شد کمی آسیب ببیند.

آن روز ویلیس از طرف پزشک به خانه اعزام شد و نماینده ای برای فاکس استودیو گفت که این حادثه "بزرگ نبوده است". با این حال ، کارگردان Len Wiseman گفت که در آن زمان خیلی جدی به نظر می رسید. "این خونین بود ... و [ویلیس] پوست را به عقب کشید و از من پرسید ،" چقدر بد است؟ " ویسمن گفت: "و استخوان را دیدم."

حق رای دادن که تا نام خود زنده است

یک روز خوب برای مردن سخت ، پنجمین فیلم در این حق رای دادن ، ممکن است بازده کمتری در گیشه نشان دهد ، اما ویلیس هنوز برنامه ای برای بازنشستگی جان مک کلین ندارد. این بازیگر در مصاحبه ای در فوریه سال 2018 فاش کرد که فیلمنامه ششمین فیلم Die Hard کامل شده است.

وی در نمایشگاه امشب گفت: "من قصد دارم به کالیفرنیا سر بزنم تا ببینم این فیلمنامه چگونه به نظر می رسد." ویلیس هیچ چیز دیگری راجع به این فیلم تأیید نکرد ، اما شایعه می شود که این یک prequel و دنباله است ، پس از مک کالین امروز در کنار فلاش بک کارآگاه به عنوان یک افسر جوان در دهه 1970.

نمایش یک مک کلین جوان قطعاً یک مفهوم جالب است ، اما ممکن است چیزی باشد که تولید فیلم را کند کرد. ویسمن ، که انتظار می رود برگردد ، پیش از این گفته بود که "انتخاب درست برای این نقش بسیار مهم است" و گفت: "این پاهای لخت چند کفش بسیار بزرگ برای پر کردن دارند." شاید پیدا کردن یک بازیگر مناسب برای این نقش زمان داشته باشد ، اما قطعاً ارزش آن را خواهد داشت اگر این بدان معنا باشد که پلیس محبوب yippee-ki-yaying همه را دوباره در عمل مشاهده کنید.

تریلر رویای تابناک کریستوفر نولان ، Inception دو سال قبل از لوپر افتتاح شد و به یک ضربه مهم و مهم تجاری تبدیل شد. در حقیقت ، این موفقیت Inception بود که باعث شد جانسون متوجه شود که قطعاً در دنیا جایی برای فیلمی مانند Looper وجود دارد. به گفته این کارگردان ، تلنگر لئوناردو دی کاپریو برای او یک "افشاگری" بود و او این را اثبات کرد که اگر مخاطب گسترده یک فیلم پیچیده را بپذیرد اگر ساخته شود خوب است. اصولاً ، جانسون به کریستوفر نولان اجازه داده است که به او اجازه می دهد "آب نبات چشم" را با داستان مخلوط کند که مخاطبان می توانند "واقعاً جویدن" را بدست آورند ، بنابراین فیلمی "مهم" را ساخت که احساس می کرد بلوک های تابستانی که جانسون از آن به عنوان یک کودک می دید. بنابراین ، به عنوان طرفداران علمی تخیلی Diehard ، همه ما می خواهیم از نولان و ریسندگی برتر او بخاطر ارائه دو فیلم شگفت انگیز از ما تشکر کنیم.

هنرمندان آرایش تقریباً از جوزف گوردون-لویت دست کشیدند

حلقه

تیم آرایش یک ترکیب عالی در ترکیب این کار انجام داد ، اما جوزف گوردون-لویت در حال ورزش کردن برخی از پروتزهای اصلی است تا او را مانند بروس ویلیس جوان جلوه دهد. و همانطور که احتمالاً حدس زده اید ، این روند کار آسانی نبود. جیمی کلمن و کازو تسوجی ، هنرمندان آرایش این فیلم ، در ابتدا تصور می کردند که ساختن این دو بازیگر حتی از راه دور هم ممکن است غیرممکن باشد. از این گذشته ، ستارگان دارای چنین چهره های متفاوتی با شباهت های ملموس اندکی هستند. نابرابری به قدری بزرگ بود که کلمن و تسوجی تقریباً کاملاً فیلم را کامل ، اما جانسون اصرار داشت که آنها در این مرحله بمانند و سعی کنند مشکل را دریابند. بنابراین این دوبلاژ حدود دو ماه را صرف ساختن پروتز برای ظاهر جدید گوردون-لویت کرد و روند آنقدر گسترده بود که تقریباً هر ساعت سه ساعت طول می کشد تا آرایش این بازیگر را به دست آورد. بله ، هر روز سه ساعت ، و این حتی به 50 جفت لب جعلی که در هنگام عکسبرداری از آنها گذشت ، نیست. این یک چیز خوب است که گوردون لویت چنین نظامی است زیرا زمان زیادی در صندلی آرایش کافی است تا هر بچه ای آبی شود.

توصیه شده

بعدی

حقیقت غیرقابل توصیف Die Hard

توسط جولیا بیانکو / 8 مارس 2018 1:55 EST

هنگامی که Die Hard در 15 ژوئیه 1988 در 21 سالن سینما افتتاح شد ، اولین مخاطب احتمالاً متوجه نمی شدند که آنها شاهد یک کلاسیک اکشن آینده هستند. فیلم تحت هدایت بروس ویلیس در حالی که از سبک های اکشن بهره می برد و یک فیلم سینمایی کاملاً سرگرم کننده را فراهم می کرد ، یک ستاره فیلم جدید و یک حق رای دادن جدید را راه اندازی کرد و یک تجربه فیلمبرداری کاملاً سرگرم کننده را فراهم کرد.

برای کسانی که با این فیلم آشنا نیستند ، Die Hard از ویلیس به عنوان پلیس که ناخواسته با تلاش برای متوقف کردن گروهی از تروریست ها در حالی که سعی در به دست آوردن همسر خود در مهمانی کریسمس دارد ، دستگیر کرد. اگرچه هنوز بحث زیادی در مورد اینکه آیا این فیلم کریسمس است ، وجود دارد ، اما هیچ منکر وجود این یک کلاسیک اکشن نیست - این توسط سرگرمی هفتگی و بیستمین فیلم بزرگ تمام دوران امپایر به عنوان بهترین فیلم اکشن همه زمانه انتخاب شد.

فیلم فوق العاده محبوب - و حق رای دادن فوق العاده محبوب پس از آن - داستانهای بسیار جالب و متناقضی را در پشت صحنه ایجاد کرده است که هر فن می بایست از آن استفاده کند. در اینجا حقیقت غیرقابل توصیف Die Hard است.

این به عنوان یک فیلم شروع نشد

ممکن است Die Hard دقیقاً از نظر نوع ادبیات فیلم به نظر نرسد ، اما در واقع بر اساس یک کتاب ساخته شده است - رمان سال 1979 هیچ چیز برای همیشه ادامه ندارد ، توسط رودریک تورپ. داستان به دنبال کارآگاه NYPD به نام جو للند است که هنگام شرکت در مهمانی کریسمس شرکت دخترش گروهی از تروریست ها را به سر می برد.

این فرانچایز با بزرگ شدن ، همچنان از دنیای ادبیات وام گرفت. Die Hard 2 بر اساس رمان سال 1987 58 دقیقه توسط والتر واجر ، درباره یك كاپیتان NYPD است كه باید گروهی از تروریست هایی را كه به JFK حمله می كنند متوقف كند. فیلم سوم ، "Die Hard with a Vengeance" ، مبتنی بر یک کتاب نبود ، بلکه اقتباسی از فیلمنامه خاص Simon Says بود که در ابتدا به عنوان یک ورود احتمالی به حق رای دادن به Lethal Weapon در نظر گرفته شد.

برای چهارمین فیلم ، فیلمسازان به حوزه ادبیات نگاه نکردند ، بلکه در عوض به مجله Wired رفتند و از مقاله خود "یک وداع با اسلحه" در سال 1997 توسط جان کارلین برداشتند. 2013's A Good Day to Die Hard 2013 ، نوشته شده توسط X-Men Origins: Skip Woods از Wovlerine ، الهام گرفته از اثر دیگری نبود ، اما در واقع پس از ویلیس به نام وودز با ایده برای داستان نوشته شد ، که حول محور نجات فرزند مک کلین است.

شما تریلرها را تماشا کرده اید و فکر می کنید Looper یک هیجان انگیز علمی تخیلی است ، شما فقط نیمی از حق بودید. گرچه قسمت خوبی از داستان باعث می شود ویلیس و گوردون-لویت آن را از بین ببرند ، اما قلب واقعی روایت داستانی خانوادگی در مورد زن جوان (امیلی بلانت) و پسرش ، پسری کوچک است که ممکن است بزرگ شود یا نباشد. یک گانگستر قاتل باشید اما شما واقعاً این را از کمپین بازاریابی نمی دانید. جانسون گفت سونی از این جنبه ها دوری کرد زیرا فروش این عناصر در یک پوستر یا تریلر دو دقیقه ای کمی دشوار است. با این حال ، کارگردان در رابطه با داستان واقعی هیچ تلاشی از استودیو دریافت نکرد. و طبق گفته ویلیس ، فعالیت بازاریابی بسیار هوشمندانه بود ، زیرا بینندگان از داستان خانواده دراماتیک خوشحال خواهند شد زیرا در تریلرها بیش از حد توضیح داده نشده بود.

این فیلم به صورت یک طرح چهار صفحه ای در سال 2002 آغاز شد

حلقه

در حالی که این فیلم در سال 2012 به سینماها رسید ، ریان جانسون در سال 2002 با ایده Looper به عقب آمد. در ابتدا قرار بود یک فیلم کوتاه باشد و جانسون ایده اولیه خود را در یک پیش نویس چهار صفحه ای کمی اجرا کرد. یک دهه طول کشید ، اما این طرح ها درنهایت به تلنگر مسافرتی زمانی تبدیل می شوند که همه ما آن را می شناسیم و دوست داریم. جالب است که ، پیش نویس اصلی شامل بسیاری از جنبه های پیچ و تاب و هیجان انگیز در مورد Rainmaker (که منطقی است با توجه به این که فقط چهار صفحه است) را شامل نمی شود ، اما داستان اصلی جو هنوز همگی وجود دارد. این یک داستان بسیار متفاوت است ، اما هنوز هم به تنهایی خوب است. در حقیقت ، می توانید همین جا آن را بخوانید.

شام بسیار معتبر است

حلقه

یکی از به یاد ماندنی ترین صحنه های Looper شامل یک غذای نه چندان دوستانه در یک وعده غذایی قدیمی است. اینجاست که سرانجام Old Joe و Young Joe کم کم چهره خود را پشت سر می گذارند و به گوردون-لویت اجازه می دهند تا چیزها یا دو مورد را درباره نحوه سفره یاد بگیرد. شگفت آور است که این ناهارخوری کوچک روستایی که در تریلرها به شدت نمایش داده می شد در واقع به عنوان یک مجموعه کامل در ناپلئونویل ، لوئیزیانا ساخته شد. مردم محلی هنوز هم طاقت فرسا فکر می کردند که کسی در حال ساختن یک ناهارخوری واقعی در شهر است و غالباً از بین می رود تا ببیند چه زمانی باز خواهد شد. متأسفانه ، طبق این کلمه در وب ، این مجموعه در سال 2014 پاره شد ، بنابراین اگر می خواهید به این قطعه از تاریخچه علمی-تخیلی مراجعه کنید ، به ماشین زمان نیاز خواهید داشت.

آنها در واقع عناصر علمی تخیلی را پایین می آوردند

حلقه

ریان جانسون با ساختن یک فیلم علمی تخیلی در اواسط بودجه کاملاً سرگرم کننده بود ، اما او مجبور شد چند بار در حین تولید خود را چک کند تا مطمئن شود همه چیز از این مسیر فراتر نمی رود. جانسون با توجه به اینکه اثرات کار در طول سال ها چه میزان تحول پیدا کرده است ، گفت: نگاه کردن به استکبارهای تیم VFX آسان است و می خواهیم از این سوراخ خرگوش پرش کنید. اما مدیر مجبور بود این رشته را برای گفتن داشته باشد ، "خوب که خیلی جالب به نظر می رسد ، اما بیایید آن را به عقب برگردانیم .... بیایید [معماری] را به ساختمانهای اصلی نزدیک کنیم." وی همچنین اظهار داشت که الهام بخش کودکان و مردان Blade Runner (که ذکر چند غربی کلاسیک مانند شین نیست) الهام بخش است ، امیدوار است که اطمینان حاصل کند که آینده او تا حد ممکن "آینده نزدیک" است.

آنها معامله ای را با چین قطع کردند

حلقه

همه می خواهند به جهان سفر کنند ، حتی مردهای آینده نگر ، و جو سرانجام در چین باد می کند. با این حال ، قاتل در ابتدا قرار بود به پاریس سفر کند ، اما پس از خرد کردن شماره ها ، ریان جانسون فهمید که پرواز واقعی به فرانسه و فیلمبرداری صحنه های لازم غیرممکن خواهد بود. ناگهان در یک بند ، کارگردان در مورد صحنه تیراندازی در لوئیزیانا ، صحنه ساختن صحنه را در نظر گرفت ، حرکتی که "خنجر را در قلب [جانسون] قرار داد." از این گذشته ، او نمی خواست آن صحنه های کلیدی را به صورت کوتاه بفروشد.

با این حال ، این زمانی است که توزیع کننده چینی فیلم ، DMG ، با یک گزاره قدم برداشت. اگر جانسون صحنه ها را به شانگهای منتقل کند ، DMG به کمک این حساب کار می کند. بنابراین اساساً جانسون برای تغییر مکان های تیراندازی ، یک اسکریپت / جایگزینی را پیدا کرد و سپس با هواپیما برای آسیا پرید. و هنگامی که شایعات منتشر شد مبنی بر بازنویسی فیلم نامه برای سانسور چینی ، جانسون گفت "کلمه" تغییر نکرده است ، به جز تغییر "پاریس" برای "شانگهای".

یک صحنه محور توضیح می دهد که چرا حلقه خود را می بندید

حلقه

داشتن کسی که "حلقه خود را ببندد" بخش مهمی از ساخت جهانی فیلم است ، اما این چیزی نیست که جانسون به صراحت در خود فیلم توضیح دهد. اما این بدان معنا نیست که او تمام جزئیات کار را نداشته است. همانطور که جانسون به Slashfilm گفت ، او در واقع صحنه ای را تصور می کرد که شخصیت Abe (جف دانیلز) را توضیح دهد که چرا اینقدر لازم است. متأسفانه ، آن صحنه هرگز آن را جلوی دوربین نکرد.

پس چرا جوان جو باید خود را پیرتر کند؟ خوب ، طبق گفته جانسون ، مردم در آینده نگران پیچیدن جدول زمانی هستند ، بنابراین آنها به شدت "سعی در نگه داشتن آن تا حد امکان دارند". این کارگردان در ادامه توضیح داد و گفت: "بنابراین دلیل اصلی که آنها این راه را تنظیم کردند ، نگه داشتن حلقه علیت تا حد ممکن است.

وای ، این نوع مواد می تواند به شما سردرد بدهد. ماybe Old Joe هنگام گفتن ما نباید در مورد سفر زمانی صحبت کنیم زیرا ما تمام روز را صرف ساختن نمودارهای ون می کنیم ، سعی در کشف کردن آن داریم.

نه ، این نگاهی به پشت صحنه وب سایتی که الان می خوانید نیست. ما در حال نگاهی به گذشته یك فلیك فیلیك Loian ian Johnson - یکی از بهترین فیلم های سال 2012 ، ژانر یا در غیر این صورت ، افتخار افتخار در چندین لیست "بهترین سال" و کسب مبلغ مرتب در جعبه دفتر.

در این فیلم اکشن timey-wimey ، جوزف گوردون-لویت و بروس ویلیس نسخه های جوان و قدیمی تر با همین شخصیت بازی می کنند ، یک قاتل به نام جو که دستور داده است خود آینده خود را بکشد. این یک تریلر پیچ و تاب است که به سؤالات فریبنده سرنوشت و اراده آزاد می پردازد ، اما داستان های پشت صحنه به همان اندازه جالب هستند که به خودی خود فیلم جالب است. از ابتکارات فروتنانه در نوت بوک جانسون گرفته تا بازنویسی در آخرین لحظه به عنوان بخشی از معامله با سرمایه داران چینی ، در اینجا حقیقت غیرقابل توصیف لوپر است.

گوردون-لویت برای تهیه کانال بروس ویلیس جوان ، روش سختی را پشت سر گذاشت

حلقه

بازی نسخه جوانتر از بروس ویلیس یک سفارش بلند است و جوزف گوردون-لویت آن را بسیار جدی گرفت. این ستاره گفت که وی اجرای نمایش های ویلیس را تقریباً مذهبی مطالعه کرده است و بازیگر کهنه کار با ضبط برخی از خط های گوردون-لویت کمک کرده است و به این مرد جوان امکان شنیدن چگونگی تحویل ویلیس را می دهد. با این حال روشی برای جنون گوردون-لویت وجود داشت ، به ویژه در مورد اجرای ویلیس که وی از آن ترسیم کرد. گوردون-لویت به جای تماشای تلنگرها با یک ویلیس جوان ، مانند Die Hard ، روی فیلم هایی مثل سین ​​سیتی تمرکز کرد. چرا؟ خوب ، او سعی داشت به جای تقلید از مرد گذشته ، راهی پیدا کند تا نسخه جدیدی از ویلیس مدرن را بازی کند. به گفته کارگردان ریان جانسون ، این یک "تمایز جزئی" بود ، اما نکته مهمی که می توان فهمید چه چیزی باعث می شود جو (چه جدید و چه پیر).